«حسین تراب نژاد» فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره با دلایل افول ژانر دفاع مقدس در سینمای ایران بیان کرد: ما هنوز گمان میکنیم برای ساخت یک فیلم جذاب باید به سراغ تانک، هلیکوپتر و جلوههای بزرگ نظامی برویم؛ در حالی که این نگاه چندان درستی نیست.
وی تاکید کرد: جذابیت سینمای دفاع مقدس، نه در تجهیزات نظامی، بلکه در شخصیتها و روابط انسانیای است که میان آنها شکل گرفته؛ چه در حوزه سیاست، و چه در روایتهای انسانی از جنگ.
نویسنده فیلم های سینمایی «صیاد» و «آبادان یازده۶۰» با انتقاد از رویه موجود در سیستم اکران سینمای کشور اظهار داشت: فیلمهایی از این دست اگر به شکل مناسبی به اکران برسند، قطعاً میتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند؛ برای مثال، من خودم از ابتدا پیگیر وضعیت اکران فیلم «صیاد» بودم. در ماه اول اکران، حدود ۷۵ درصد سانسها پیش از اذان مغرب برنامهریزی شده بود؛ یعنی در روشنایی روز، که طبیعیست مخاطب تمایل کمتری برای دیدن فیلم در آن ساعات دارد.
وی افزود: این در حالی است که اغلب سانسهای بعد از اذان مغرب، بالای دو سوم ظرفیت سالن را پر میکرد. این نشان میدهد که مخاطب خواهان دیدن فیلم بوده، اما زیرساخت مناسبی برای بهرهبرداری از این علاقه فراهم نشده بود. جالبتر اینکه در ماه بعد، میزان فروش فیلمی دیگر حدود ۱.۲ برابر فیلم ما اعلام شد، در حالی که با در نظر گرفتن سانسهای محدود و نامناسب فیلم ما، مشخص است که اگر شرایط برابر بود، فروش بالاتری هم ممکن بود. متأسفانه به فیلم فرصت دیده شدن داده نشد.
تراب نژاد با بیان این مطلب که مشکل اصلی، نبود انگیزه برای فروش واقعی این آثار است؛ تصریح نمود: وقتی که نهادهایی مثل بنیاد سینمایی فارابی یا برخی دیگر از ارگانها منابع مالی را تأمین میکنند، طبیعیست که تمرکزی بر موفقیت تجاری اثر وجود ندارد. نمونه بارزش آن است که پخشکنندهای که مسئول توزیع فیلم ما بود، همزمان فیلم موفق دیگری مانند «موسی کلیمالله» را نیز در اختیار داشت. وقتی پخشکننده هم تهیهکننده و هم صاحب فیلم رقیب باشد، مشخص است که فیلم ما به حاشیه رانده خواهد شد.
او ادامه داد: یا حتی در موردی دیگر، فیلم «اسفند» زمانی اکران شد که هنوز اکران فیلم قبلی تمام نشده بود. این نشان میدهد که هدف فقط این است که بگویند «اکران شد» و نه بیش از آن.
نویسنده فیلم سینمایی «آپاراتچی» همچنین در پاسخ به این نقد که وجه دفاع مقدسی سینمای دفاع مقدس کمتر شده و جای خود را به سینمای صرفا جنگی و اکشن داده است؛ بیان کرد: بله همینطور است. ما در «صیاد» واقعاً تلاش کردیم که یک فیلم سیاسی-دفاع مقدس بسازیم. نیمه اول فیلم به روابط امنیتی و دفاعی اختصاص داشت. با وجود اینکه فقط دو سکانس جنگی در فیلم داریم، همین دو سکانس نیاز به پروداکشن سنگینی داشتند.
وی یادآور شد: اما به باور من، جذابیت واقعی سینمای دفاع مقدس، باید بر روابط انسانی تمرکز داشته باشد. این همان چیزیست که میتواند برای نسل جوان هم مؤثر واقع شود.
وی تاکید کرد: نسل جدید، نه تنها از تصاویر تکراری و صحنههای جنگی بیکیفیت و دسته دوم تأثیر نمیپذیرد، بلکه آنچه برایش اهمیت دارد، عمق ارتباطات میان آدمهای حاضر در بستر دفاع مقدس است. بهجای بازتولید کلیشهها، باید به دنبال ساخت روایتهایی صادقانه از انسانهایی باشیم که در دل آن بحران، زیستهاند.
این سینماگر با بیان این مطلب که یکی دیگر از مشکلاتی که امروز گریبانگیر سینمای دفاع مقدس ما شده، تمرکز بیش از حد روی شخصیتهای مشهور جنگ است؛ اظهار داشت: این نگاه به مرور به پیکره سینمای دفاع مقدس لطمه زده؛ چراکه مخاطب دیگر خودش را در این فیلمها نمیبیند. انگار مردم عادی جایی در روایتهای ما ندارند.
او ادامه داد: سالهاست که فیلمی در حوزه دفاع مقدس نداشتیم که صادقانه و قاطعانه از دل مردم برآمده باشد. بدنه تولید این ژانر، بیشتر از آدمهای عادی جنگ غافل شده. ما کمتر رزمندهای را دیدهایم که از جنوب یا غرب کشور، زندگیاش را دنبال کنیم؛ کمتر پدری را به تصویر کشیدهایم که به دنبال پسرش راهی جبهه شود تا او را برگرداند. اینها نکاتیست که باید به آن توجه شود. ساخت صرفِ پرترههای قهرمانانه از فرماندهان جنگ، دیگر پاسخگو نیست و به نوعی به اشباع رسیدهایم.
تراب نژاد تصریح نمود: به نظر من، باید سراغ قصههای طبقه دوم و سوم جنگ برویم؛ قصههایی از آدمهایی که لزوماً در سنگر فرماندهی نبودهاند. بسیجیهایی که بیهیچ نام و نشانی، اسلحه به دست گرفتهاند و به جبهه رفتهاند. متأسفانه پروژههایی که درباره این شخصیتها باشد، معمولاً سفارش داده نمیشوند.
«حسین تراب نژاد» در پایان این گفت و گو خاطرنشان کرد: ساخت فیلم درباره فرماندهان بیشتر به ابزاری برای رزومهسازی تبدیل شده؛ یعنی وقتی فیلمی درباره یک رزمنده گمنام ساخته میشود، شاید تأثیرگذار باشد، اما توجه چندانی به آن نمیشود. در عوض، وقتی فیلمی درباره یک فرمانده شناختهشده مثل باکری ساخته میشود، همه راضی میشوند و میگویند: «بالاخره درباره فلان فرمانده شهید هم فیلم ساخته شد.» در حالی که واقعیت این است: سینمای دفاع مقدس ما زمانی جان تازه خواهد گرفت که مردم، خودشان را در آن ببینند.
ارسال نظر